آرمان ولایت

جبهه وبلاگ نویسان مطالبه گر انقلاب اسلامی

آرمان ولایت

جبهه وبلاگ نویسان مطالبه گر انقلاب اسلامی

آرمان ولایت



چند ماهی است از فیلترینگ ناقص و ناکام تلگرام با دستور مقامات قضایی می گذرد. هرچند وقت یکبار نیز از سقوط پیام رسان تلگرام در رنکینگ های جهانی صحبت به میان می آید و اطلاع رسانی می شود که با فیلتر شدن این نجس افزار در ایران تعداد کاربران آن کاهش یافته است. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مهر ۹۷ ، ۰۶:۴۵
انتظار ...

انگار به مسعود برمیخورد: "خود خدا دستور داده از پیامبر اطاعت کنیم!"
سیدحسین خرسندانه میگوید: "آهان! پس اگه بخوای از خدا اطاعت کنی باید از پیامبرش اطاعت کنی؛ یعنی حکم خدا اطاعت از پیامبر و ائمه ست. قبول؟"

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ مهر ۹۷ ، ۰۶:۴۴
انتظار ...

ولایت اعتبار ما... 

         شهادت افتخار ما...

              همین لباس خاکی است معنی عیار ما...
علی آرام دست میزند سر شانه ام. برمیگردم طرفش. درگوشم زمزمه میکند: "کیک و شربتا پخش شد..."

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ مهر ۹۷ ، ۰۶:۴۲
انتظار ...

صورتش آفتاب سوخته شده و چشمانش گود رفته؛ طوری که وقتی دیدیمش سخت شناختیم. اما وقتی گرم سلام کرد، احوالمان را پرسید، دست داد و حرف زد فهمیدیم همان سیدحسین است. مصطفی خیلی وقت نیست سرپا شده؛ سیدحسین که نمیدانست ماجرا را، محکم درآغوشش گرفت. مصطفی هم فقط لب گزید و خندید، به روی خودش نیاورد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مهر ۹۷ ، ۰۶:۴۰
انتظار ...

حسن می گوید ری استارتی بوده اند. شنیده بودم رهبرشان برای حزب اللهی ها خط و نشان کشیده اما فکر نمیکردم کسانی باشند که به حرفش توجه هم بکنند! از آن غیر قابل باورتر، این است که جلوی در مسجد و مقابل چندین نفر آدم حمله کردند و زود در رفتند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۹۷ ، ۰۶:۳۹
انتظار ...

هنوز معلوم نشده هدفشون چی بوده و چرا اینکارو کردن؟
پدر مریم می پرسد. از صدای گرفته اش پیداست این دو سه روز چقدر خودخوری کرده.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مهر ۹۷ ، ۰۶:۳۸
انتظار ...

سه ترک پشت موتور می پرند. خیالشان راحت است که جان ندارم بروم سراغشان؛ کور خوانده اند.

با هر نفس، درد در قفسه سینه ام می پیچد. تمام تنم درد میکند. خون صورتم را گرفته. دستی به دیوار میگیرم تا روی پایم بایستم. درد شدت میگیرد اما الان وقت نشستن نیست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۷ ، ۰۶:۳۵
انتظار ...

محکم به دیوار کوبیده میشوم و سرم گیج میرود. مهلت نمیدهند سر پا شوم. یک لحظه از ذهنم میگذرد کمربند مشکی تکواندو دقیقا به چه درد میخورد؟! آن هم وقتی سه نفر قلچماق که از سریش بازی هایت خسته اند و معلوم نیست چقدر گرفته اند که خلاصت کنند و تازه به احتمال نود و نه درصد چاقو و قمه هم دارند و قرار هست طوری بمیری که مایه عبرت همه گان شوی!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مهر ۹۷ ، ۰۶:۳۴
انتظار ...

خانمها را باهم راهی خانه میکنیم و خودمان می مانیم برای جمع و جور کردن مسجد. الهام شاید کمی دلخور باشد که دیرتر میرویم؛ اما ساکت است. چشمم که به چشمان سرخش می افتد، دلشوره میگیرم؛ نمیدانم چرا؟ چیز عجیبی نیست که بعد از دعای کمیل چشمانش سرخ باشد. خودم هم چشمانم سرخ است شاید. چشم ها رازدار خوبی نیستند. هرچقدرهم که اشکهایت را پاک کنی، سرخی و ورم چشمانت لو میدهند همه چیز را.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۹۷ ، ۰۹:۰۳
انتظار ...



کشتی ها به خاطر آبهایی که در اطرافشان آنها را محاصره کرده است، غرق نمی شوند بلکه به خاطر نفوذ آب به داخل آنهاست که غرق میشوند.

همه‌ی حرکاتی که دشمن در این چهل سال در مقابل ما انجام داده است پاتک انقلاب است. انقلاب، ریشه‌ی دشمن را از لحاظ سیاسی در کشور کَند، دشمن حالا مرتباً پاتک می‌کند و در هر دفعه هم شکست می‌خورد؛ اقدام می‌کند و نمی‌تواند [کارش را] پیش ببرد؛ به خاطر ایستادگی، به خاطر این سد محکم مردمی و ملی. این بار هم ملت با قدرت تمام به آمریکا و به انگلیس و به لندن‌نشین‌ها می‌گوید این دفعه هم نتوانستید، باز هم نخواهید توانست.۱

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ شهریور ۹۷ ، ۰۹:۰۲
انتظار ...