آرمان ولایت

جبهه وبلاگ نویسان مطالبه گر انقلاب اسلامی

آرمان ولایت

جبهه وبلاگ نویسان مطالبه گر انقلاب اسلامی

آرمان ولایت

ابراهیم علمدار

چهارشنبه, ۱۳ بهمن ۱۳۹۵، ۰۷:۰۷ ق.ظ
مگر نمی گویند شهدا زنده اند؟
زنده ها می بینند و می شنوند...
زنده ها جواب می دهند...
من با ابراهیم هادی کار دارم...
ابراهیم موبایل نداشت...
اما بی سیم که داشت...
ابراهیم...
اگر صدای مرا می شنوی...
کمک...
من و بچه ها گیر افتادیم...
در تله ی دشمن...
تلفن همراه من کار نمی کند...
بدرد نمی خورد...
هر چه گشتم برنامه بی سیم نداشت...
تا با تو تماس بگیرم...
گفتم می خواهم با بی سیم شما تماس بگیرم...
گفتند اندروید های شما را چه به بی سیم شهدا...
اما من همچنان دارم تلاش می کنم...
تا با گوشی اندروید صدایم را به تو برسانم...
اگر می شنوی...
ما گیر افتادیم...
بگو چطور آن روز وقتی به گوشت رساندند...
که دخترهای محل از فرم هیکل تو خوششان آمد...
از فردا با لباس گشاد...
به کشتی می رفتی...
تا چشم و دل دختری را آب نکنی...
اینجا کشتی می گیریم تا دیده شویم...
لایک میزنیم تا لایک بخوریم...
تو حتما راهش را بلدی...
که به این پیچ ها خندیدی...
ما در پیچ های دنیا سرگیجه گرفتیم...
ابراهیم...
اگر صدایم را می شنوی...
دوباره اذانی بگو تا ما هم...
مثل بعثی ها که صدایت را شنیدند...
و راه را پیدا کردند...
ما راه را پیدا کنیم...
راه را  گم کردیم که به عشق سیب زمینی های سرخ کرده ی مک دونالد...انقدر ذوق زده شدیم...و پای کوبی کردیم...
تا آقا گفت...
لطفا متانتتان را حفظ کنید...
اگر از جبهه برگشتی...
کمی از غیرت های ناب بسیجی ها...
را برایمان سوغات بیاور...
تا ما هم مثل شما حرف اماممان را زمین نگذاریم...
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۱۱/۱۳
انتظار ...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی