دلنوشته من و خدا
💎دلنوشته من و خدا💎
☝🏻مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ☝🏻
💫بگو به خـــــدا پناه میبرم
از شر آن وسوسهگر نهانی💫
(ناس / 4)
تنهایی نمیشود خـــــداجان.
تنهایی نمیشود.
منی ڪه باید از شرّ خودم به ٺو پناه ببرم،
تنهایی نمیتوانم پای توبهام بمانم، پای قولهایم بمانم، پای حرفهایی ڪه شبهای قدر با هم زدیم.
به ٺـــو پناه میبرم، از شرّ هر آن چیزی ڪه من را برای ٺو و ٺو را برای من، نمیخواهد.
به ٺو پناه میبرم، از شرّ هر آن چیزی ڪه میخواهد فردای قیامت، من را خجالت زدهی نگاه مهربان ٺو ڪند.
به ٺو پناه میبرم، از شرّ هر آن چیزی ڪه چشمهایم را به آبیِ زلال رحمتت ببندد و نخواهد قطره قطره سیرابم ڪنی.
به ٺو پناه میبرم، از شرّ هر آن چیزی ڪه ٺو را دور، دست نیافتنی و بعید جلوه دهد.
به ٺو پناه میبرم، از شرّ هر گناهی ڪه زینت داده شده و از شرّ چشمهایی ڪه تنها دنیای دو وجبی را ببینند.
به ٺـــــو پناه میبرم، از شرّ هر آن چیزی ڪه......
حتـــــی اگر خودم باشد. از خودم به ٺو پناه میبرم خداجان.
به ٺو پناه میبرم، و ٺـــــو هیچ آدم بیپناهی را سرگشته رها نمیڪنی.
تنهایم نگذار جانان.
ڪلی قول داده ام به ٺو،
نگذار شرمنده شوم...