آرمان ولایت

جبهه وبلاگ نویسان مطالبه گر انقلاب اسلامی

آرمان ولایت

جبهه وبلاگ نویسان مطالبه گر انقلاب اسلامی

آرمان ولایت

روزهای با تو بودن_ قسمت۵..

دوشنبه, ۶ فروردين ۱۳۹۷، ۰۶:۴۷ ق.ظ
داستان...

به گزارش جبهه اقدام ; #روزهای_با_تو_بودن #قسمت_پنجم


 مادر بشقاب های روی هم گذاشته شده را دستم می دهد و چشمک می زند: "امشب مصطفی ظرفا رو می شوره!"
هرچه بکشم حقم است! یک هفته است رابطه ام را با دنیا قطع کردم و حالا خانواده مخصوصا والده و همشیره محترمه می خواهند تلافی اش را حسابی سرم دربیاورند!
ظرف ها را می گیرم و داخل سینک می گذارم. اسفنج را کف می زنم و کمی روی ظرف ها آب می ریزم که خیس بخورند.

مریم راست می گوید، آب بازی و ظرف شستن بهترین موقع برای فکر کردن است!
به حرف های سیدحسین فکر می کنم و علامت سؤالی که بزرگ و بزرگتر می شود.
مریم گوشی به دست وارد آشپزخانه می شود و به کابینت های کنار سینک تکیه می دهد.
در حالی که به جان قاشق و چنگال ها افتاده ام می گویم: "برو اونور خیس میشی الان!"
مریم بی توجه به حرفم غر می زند: "عه عه! کف نریز تو آبای پارچ! این آبا رو جمع کردیم به گلدونا بدیم! اسرافه! نگاه کن! دو روز کار نکشیدیم ازت!... درست بشور اینا که لک داره همش!... چرا پیش بند و دستکش نپوشیدی؟... شیر آبو ببند وقتی کار نداری!"
خیر مثل اینکه تمامی ندارد! من هم نامردی نمی کنم؛ سر شیر آب را کمی می چرخانم به طرفش و از این نعمت الهی بهره مندش می کنم!
جیغش بلند می شود: "عــــــــه! ماماااااان! مصطفی خیسم کرد!" و از تیررسم خارج می شود.
اما باز هم به غرزدن ادامه می دهد: "اگه سرما خوردم پول ویزیت دکترمو تو میدی! بی تربیت کارت داشتم خوب!"
سعی می کنم نخندم: "با دم شیر بازی نکن آبجی کوچیکه!"
"یه جوری میگه آبجی کوچیکه انگار چند سالمه؟! خوبه سه دقیقه ازت کوچیکترما! حالا اگه بذاری کارت داشتم!"
بعد دوباره سر جای قبلش می ایستد و می گوید: "امروز توی یکی از گروهای سروش تبلیغ کانال تلگراممون رو گذاشتم.
یه بنده خدایی سریع گفت: چرا تلگرام؟ گفتم چرا نه؟ اونم یه استدلال هایی آورد که تلگرام صهیونیستیه و اینا. به نظرت راست میگه؟"
جنسمان جور شد! هرجا می روم حرف از این تلگرام است!
اول کمی غیرتی می شوم: "طرف خانم بود یا آقا؟"
با بی حوصلگی می گوید: "تو گروه بودن اولا! دوما جنسیت هیچکدوممون معلوم نبود! سوما بحث علمی بود!"
بعد موبایلش را در می آورد و از روی گفت و گوها می خواند: ما در قرآن آیات زیادی داریم که می فرماید: زیر بار سلطه دشمن نروید.
اول، آیه نفی سبیل «و لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلاً؛ هرگز خداوند برای کافران نسبت به اهل ایمان راه تسلط را باز نگذاشته و باز نخواهد نمود»1
 یعنی خداوند در قوانین و شریعت اسلام هیچ‌گونه راه نفوذ و تسلط کفار بر مسلمانان را باز نگذاشته و هر گونه راه تسلط کافران بر مسلمانان را بسته.
یعنی در هیچ شرایطى و هیچ فضایی، تسلط کفار بر مسلمانان جایز نیست، حتی در فضای مجازی.
دوم، حرمت اعانه به ظالمه، اکثر فقها تاکید دارند هر نوع کمک رساندن به دولت های ظالم یا افراد جنایتکار و ظالم، حرامه.
یعنی ما به هیچوجه اجازه نداریم کمک و مساعدتی با ظالمین و جنایتکاران داشته باشیم.
سوم، آیه دوم سوره مائده: وَلاَ تَعَاوَنُواْ عَلَى الإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ؛ در گناه و تجاوز همکاری نکنید و از خدا بترسید که او به سختی عقوبت می کند.
یعنی با گناهکاران و متجاوزان به جان و مال و ناموس مردم هرگز در هیچ اموری همکاری نکنید.
آیات در این زمینه خیلی زیاده. این مسئله آنقدر مهمه که حتی اگر در یک ساختمان یه کافر و یه مسلمان ساکن باشند، مسلمان باید طبقه بالاتر مستقر باشد.
ولی افسوس که مسلمونا قدر خودشون را نمی دونن.
مریم که یک نفس می خوانَد، یک لحظه سرش را بالا می آورد و می گوید: "آنقدر تند آیات رو پشت سر هم ردیف می کرد که مونده بودم.
فکر کنم حافظ قرآن بود یا از یه جایی کپی می کرد! خلاصه اینا رو که نوشت، براش نوشتم اینا چه ربطی به تلگرام داره؟ ما که استفاده خوب می کنیم!
ادامه دارد...
1- (سوره نساء، آیه ۱۴۱)

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۱/۰۶
انتظار ...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی